پیش از آنکه به خطای گرامری وجه وصفی معلق بپردازیم، ابتدا باید نقش وجه وصفی را در جملههای انگلیسی بررسی کنیم. وجه وصفی نقشهای متعددی دارد. یکی از این نقشها استفاده از فعل در جایگاه صفت است. برای مثال، speed فعل است، با افزودن ing به انتهای آن، به وجه وصفی حال (present participle) تبدیل میشود. لازم به ذکر است که وجه وصفی میتواند یا حال باشد یا گذشته (past participle). عبارت “a speeding car” نشاندهندهی استفاده از وجه وصفی حال برای تغییر حالت اسم است.
عبارتهای وصفی
قواعد دستوری انگلیسی اصطلاحات زیادی دارد. با این حال، این اصطلاحات آنچنان که فکر میکنید پیچیده نیستند. عبارت وصفی یکی از آنهاست. عبارت وصفی گروهی از واژههاست که در آن وجه وصفی توصیفکنندهی فاعل یا مفعول جمله است. وجه وصفی حال (present participle) دارای ing و وجه وصفی گذشته (past participle) دارای ed است.
ادامه مطلب را در سایت ترجمه نیتیو بخوانید
در چاپ کتاب انواع مختلفی از کتابها وجود دارند که بر حسب هدف نویسنده و یا مترجم کتاب و ماهیت محتوای آن، نوع خاصی از کتاب برای چاپ انتخاب میشود. معمولاً تمامی انتشارات و مولفان و مترجمان میبایست از انواع کتاب اطلاعات داشته باشند تا بتوانند برحسب محتوایی که آماده نمودهاند نوع متناسبی از کتاب را انتخاب نموده و برای چاپ و نشر مهیا سازند. طبقهبندی کلی که از انواع کتاب وجود دارد عبارتند از کتابهای مرجع، نیمه مرجع و غیرمرجع. در این مطلب به ذکر انواع کتاب در فرآیند چاپ کتاب خواهیم پرداخت.
همانطور که گفته شد انواع کتاب را میتوان در طبقه کلی کتابهای مرجع، نیمه مرجع و غیرمرجع تقسیم کرد.
۱- کتاب مرجع. کتاب مرجع به کتابی گفته میشود که در حالت عادی خوانندگان آنها را به صورت موردی مطالعه میکنند. به عبارت دیگر این کتابها خوانده نمیشوند بلکه برای اهداف مختلف به آنها مراجعه میشود. این کتابها عبارتند از تزاروسها، دایره المعارف (دانشنامه)، واژه نامه، دستنامه (هندبوک)، فرهنگها و کتب سال.
ادامه مطلب را در وب سایت چاپ کتاب و ترجمه کتاب نارون مشاهده کنید.
در نگارش آکادمیک، ارتباط جملهها با جملهی مجاورشان باید طبیعی به نظر برسد. در غیر این صورت، متنتان با شکستگی معنایی مواجه میشود. یکی از روشهای پیشگیری از این مشکل سیگنالدهی نامیده میشود. از این روش برای برقراری ارتباط منطقی میان جملههای مجاور استفاده میکنیم. در صورت استفاده نکردن از این شیوه، خواننده موضوع را اشتباه متوجه میشود یا از خواندن متن دست میکشد.
جملههایی که بهدرستی سیگنالدهی شدهاند خواننده را تا انتها با متن همراه میکنند. خواننده برداشت اشتباهی از جملهها نمیکند و در انتها نکتهی مبهمی برایش باقی نمیماند. در ادامه، چند ساختار را مرور میکنیم که جریان جملهها را تسهیل میکنند.
در نگارش آکادمیک، ارتباط جملهها با جملهی مجاورشان باید طبیعی به نظر برسد. در غیر این صورت، متنتان با شکستگی معنایی مواجه میشود. یکی از روشهای پیشگیری از این مشکل سیگنالدهی نامیده میشود. از این روش برای برقراری ارتباط منطقی میان جملههای مجاور استفاده میکنیم. در صورت استفاده نکردن از این شیوه، خواننده موضوع را اشتباه متوجه میشود یا از خواندن متن دست میکشد.
جملههایی که بهدرستی سیگنالدهی شدهاند خواننده را تا انتها با متن همراه میکنند. خواننده برداشت اشتباهی از جملهها نمیکند و در انتها نکتهی مبهمی برایش باقی نمیماند. در ادامه، چند ساختار را مرور میکنیم که جریان جملهها را تسهیل میکنند.
در نگارش آکادمیک باید در بیان گزارههای علمی احتیاط کنیم تا مرز بین حقیقت و ادعا از هم تفکیک شود. به این عمل تردید (hedging) گفته میشود. “hedging” یعنی استفاده از ابزارهای زبانشناختی برای بیان عدم قطعیت و تردید؛ همچنین، وسیلهای است که توسط آن میتوانید مطالب را بهطور غیرمستقیم مطرح کنید و نظرات خود بر مخاطب تحمیل نکنید.
مردم به دلایل متعدد از زبان تردیدآمیز استفاده میکنند. برخی از این دلایل عبارتند از:
در ادامه، چند واژه و عبارت را مرور میکنیم که میتوانند در بیان تردیدآمیز مطالب به ما کمک کنند: